آیا تا به حال آرزو کردهاید که کاش میتوانستید نگاهی اجمالی به عملکرد درونی سازمان خود بیندازید تا در مورد چگونگی و چرایی اتفاقات بیشتر بدانید؟ خوب، یک خبر عالی برای شما دارم – شما می توانید! ابزارهای هوش تجاری همین حالا هم این فرصت را به شما می دهند، حتی کاربردهای بیشتری هم دارند. در این مقاله به بررسی مهمترین کاربرد هوش تجاری و کارهایی که میتواند برای کسب و کار شما انجام دهد خواهیم پرداخت. تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
ریشه ها
کاربرد هوش تجاری برای بهبود کسب و کار مفهوم جدیدی نیست. در واقع، عبارت هوش تجاری به دهه 1800 بازمیگردد، زمانی که این واژه برای اولین بار در کتابی استفاده شد تا چگونگی پیشی گرفتن یک سرمایهدار از رقبا را با استفاده از دانش بازار توضیح دهد.
البته، ما با درک مدرنتری از این اصطلاح عمل خواهیم کرد: BI یا همان هوش تجاری، آنطور که امروزه از آن استفاده میکنیم، به فناوریها، شیوهها و برنامههایی اطلاق میشود که دادههای تجاری را جمعآوری، ادغام، تجزیه و تحلیل و ارائه میکنند تا تصمیمهای تجاری مبتنی بر داده بگیرند.
راهحلهای نرمافزار BI دادههایی را که کاربران وارد میکنند و/یا از منابع داده تغذیه میکنند، تجزیه و تحلیل میکنند. سپس آن داده ها را بر اساس هر الگو یا روندی که پیدا می کند سازماندهی می کنند.
در مرحله بعد، آن الگوها را تجسم می کنند و به کاربرانی که با هر نوع تجزیه و تحلیل آماری آشنا نیستند، اجازه می دهد اطلاعات ارائه شده را درک کنند.
4 کاربرد هوش تجاری
از مهمترین کاربردهای هوش تجاری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
هوش فروش
یکی از مهمترین کاربردهای BI این است که موجب ارتباط نزدیک مشتری با شرکت شما میشود. مذاکره با مشتری یک توانایی مهم است که بخش فروش باید آن را توسعه دهد. ممکن است انتقال سرنخ ها و متقاعد کردن مشتریان بالقوه برای خرید محصول یا خدمات شما دشوار باشد.
این فرآیند به لطف استفاده از تجزیه و تحلیل و هوش تجاری، آسان تر و قابل پیش بینی تر می شود. دادههای مربوط به KPIهای خاص، مانند جمعیت شناسی مشتری، نرخ تبدیل و معیارهای فروش توسط هوش تجاری جمعآوری میشوند.
سپس داده ها در نمودارها، نمودارهای دایره ای و پراکنده، در میان سایر نمایشگرهای ساختار یافته، سازماندهی می شوند. این داده ها ممکن است برای کشف روندهایی استفاده شوند که می توانند برای به دست آوردن بینشی در مورد رفتار مصرف کننده و عملیات تجاری استفاده شوند.
اگر بدانید مشتریان شما چه کسانی هستند بهتر میتوانید به آنها خدماتی ارائه دهید! گزارش ها و داشبوردهای ارائه شده توسط BI نیز برای ارائه آمارهای قابل درک آسان به مشتریان بالقوه بسیار سودمند هستند.
مدیران ممکن است از دادههای جمعآوریشده از طریق تحلیل هوش تجاری برای انتخابهای مبتنی بر داده بر اساس دادههای واقعی و پیشبینیها استفاده کنند.
یکی دیگر از مزایای استفاده از هوش تجاری این است که به شما امکان می دهد یک قدم جلوتر از رقیب خود باشید.
سیستمهای BI دادههایی را جمعآوری میکنند که مدیران را در مورد جایگاه شرکتشان با توجه به KPIهای مختلف مطلع میسازد تا در هیچ شرایطی غافلگیر نشوند.
در هر بخش، برنامهریزی یکی از حیاتیترین گامها برای جلوتر ماندن از رقبا است و BI آن را آسانتر از همیشه میکند.
با توجه به ماهیت رقابتی بازار امروز، فرصتهای فروش استثنایی باید در سریعترین زمان ممکن شناسایی و تبدیل شوند. ابزارهای BI یک رویکرد عالی برای بهبود فرآیندهای فروش یک شرکت هستند.
بخشهای فروش و بازاریابی ممکن است از BI برای کشف گرایشات اولویتهای مشتری استفاده کنند و به شرکت این امکان را بدهند تا فروش را به حداکثر برسانند.
این موضوع به آنها اجازه می دهد تا روی جذب سرنخ های با کیفیت بالا تمرکز کنند، که همه چیز را از نرخ تبدیل گرفته تا حاشیه سود کل افزایش می دهد.
هوش تجاری (BI) هنگامی که با نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) استفاده شود، فرصت فوقالعادهای به شرکت ها می دهد تا به مشتریان خود نزدیک شوند و انتخاب های فروش هوشمندانه ای انجام دهند.
تصویر سازی
نرم افزار هوش تجاری از انواع تکنیک های تجزیه و تحلیل داده برای ارزیابی و مدیریت داده های مربوط به فعالیت های شرکت استفاده می کند.
شرکت می تواند با استفاده از این داده ها که در قالب اینفوگرافیک نمایش داده می شود، بر لجستیک، فروش، بهره وری و بسیاری موارد دیگر نظارت کند.
برخی از ابزارهای هوش تجاری به کاربران این امکان را می دهند که گزارش های سفارشی با مشخصات خود ایجاد کنند. برخی دیگر الگوهای گزارشگری را ارائه میکنند که معیارهای استاندارد صنعتی را بهطور مستقیم نشان میدهند.
راهحلهای هوش تجاری حتی به کارمندان کم تجربه نیز این امکان را میدهد که با ارائه دادهها در تصویر سازیهای ساده و قالبهای قابل درک، بینشهایی را از دادهها دریافت کنند.
گزارش دهی
گزارشدهی یک کاربرد مهم هوش تجاری است. همانطور که قبلا ذکر شد، فناوریهای هوش تجاری مجموعه دادههای بدون ساختار را جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکنند و همچنین گزارشهای متنوعی را سازمان دهی و تولید میکنند.
پرسنل، هزینه ها، فروش، خدمات مشتری و سایر رویه ها نمونه هایی از این موارد هستند.
عمل جمع آوری داده ها به طور خلاصه با هدف نظارت بر عملکرد شرکت به عنوان گزارش شناخته می شود.
فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها به منظور به دست آوردن بینشی که ممکن است برای بهبود رویه های شرکت مورد استفاده قرار گیرد به عنوان تجزیه و تحلیل شناخته می شود.
به طور خلاصه، گزارش دهی، داده ها را به متن ساده تبدیل می کند. داده ها از طریق تجزیه و تحلیل به بینش های مفید تبدیل می شوند.
هر دو به شرکت ها در بهبود عملکرد و نظارت بر عملیات کمک می کنند، اما آنها این کار را به روش های متفاوت انجام می دهند.
گزارش دهی به کاربران نشان می دهد که چه چیزی در حال وقوع است، اما تجزیه و تحلیل نشان می دهد که چرا این اتفاق می افتد. هر دو روش را می توان با استفاده از تصویر سازی انجام داد.
برای کار با داده های پویا، ابزارهای هوش تجاری عالی هستند. پیشتر، تصویر سازی دادهها ثابت بودند و هر بار که متغیری تغییر میکرد، باید متغیر جدیدی ساخته میشد.
داشبوردهای تعاملی که به سرعت به روز می شوند در برنامه های مدرن BI موجود هستند و سطح جدیدی از دسترسی و چابکی را در تجزیه و تحلیل داده ها ارائه می دهند.
مدیریت اجرایی
سازمان ها ممکن است از ابزارهای BI برای پیگیری میزان پیشرفت با استفاده از بازه های زمانی از پیش تعریف شده یا سفارشی استفاده کنند. مهلت های تکمیل پروژه، زمان رسیدن به هدف و اهداف فروش نمونه هایی از اهداف داده محور هستند.
برای مثال، اگر بخواهید به یک هدف فروش معین دست یابید، سیستم BI به دادههای ماههای قبل شما نگاه میکند و یک هدف قابل قبول بر اساس تاریخ عملکردتان به شما ارائه میدهد.
این اهداف ممکن است به طور منظم برای ارائه گزارشهای همزمان نظارت شوند. این کار به شما در تعیین گپ های باقی مانده کمک می کند.
کاربران میتوانند سیستمی ترتیبی دهند تا وقتی به یک هدف نزدیک میشوند یا زمانی که زمانشان تمام شده اما هنوز کارشان انجام نشده، به آنها اطلاع دهد.
به این ترتیب مدیران و کارکنان میتوانند پیشرفت خود را پیگیری کنند و تیم ها را بر روی اهداف خود متمرکز نگه دارند. همچنین کاربران به دنبال تکمیل هدف خواهند بود و از داده های پیشرفت برای ارزیابی بهره وری کلی سازمان استفاده خواهند کرد.
به این ترتیب برخلاف زمانی که مقدار قابل توجهی از تلاش صرف یافتن یا تنظیم داده های ضروری می شود، اطلاعات همیشه در دسترس خواهد بود. این باعث صرفه جویی در وقت و هزینه برای مشاغل می شود و همچنین زندگی شما را آسان تر می کند!
مزایای BI یا هوش تجاری چیست؟
حالا که با کاربرد هوش تجاری آشنا شدید، به سراغ مزایای آن خواهیم رفت:
1- هوش تجاری با مدیریت انبار داده ها و دیتا مارت، به عنوان یک نقطه دسترسی واحد به دادههای موجود عمل میکند.
2- هوش تجاری را می توان در کل شرکت یا فقط در یک بخش به کار برد. اگر این سیستم در تمام بخش ها ایجاد شود، سازمان ها سود بسیاری خواهند برد.
3- به منظور مقابله با مشکلات، BI به کاربران اجازه می دهد تا پرس و جوهای موردی را ارسال و در صورت نیاز گزارش های موردی دریافت کنند.
4- هوش تجاری ممکن است به دو صورت اجرا شود: یکی وقتی در پاسخ به درخواست مشتریان گزارشهایی ایجاد میشوند و دیگری وقتی معاملات توسط کارکنان آغاز میشوند.
با اعطای دسترسی BI به کاربران بیرونی مانند مشتریانی که به مطالعه رفتار خرید علاقه مندند، تامین کنندگان میتوانند داده های فروش را تجزیه و تحلیل و مصرف کنندگان می توانند گزینه های کاهش هزینه را کشف کنند.
5- هوش تجاری با ارائه گزارش های بلادرنگ به مشتریان و کارکنان، به حل سریع مشکل و شناسایی و تصحیح خطاها میپردازد و در نتیجه کارایی شما را بهبود میبخشد.
6- تأخیرها و عقب ماندگی ها کاهش می یابد زیرا سیستم های BI به کاربران اجازه می دهد پرس و جو و گزارش هایی دریافت کنند. در نتیجه، با تخصیص مجدد کارهای عقب افتاده به سایر کارکنان و حذف تاخیرها، افراد به طور موثر مدیریت میشوند.
7- با بررسی داده های پیشین، می توانیم عملکرد قبلی تامین کنندگان مانند تحویل به موقع، کیفیت و غیره را تجزیه و تحلیل کنیم.
8- درک الگوهای خرید مصرف کننده به ما این امکان را می دهد تا از برخی از آنها برای تخفیف یا آفرهای ویژه به منظور حفظ ارتباط طولانی مدت استفاده کنیم.
9- سیستمهای BI گزارشهایی فراهم میکنند که تاریخی، بلادرنگ و پیشبینیکننده هستند. مشتریان، فروشندگان و کارکنان همگی میتوانند از آن استفاده کنند. در نتیجه عیوب و نقصها سریعتر شناسایی می شوند.
10- با ارزیابی موفقیت اجناس، مشتریان، ابتکارات و تاکتیک های بازاریابی میتوانیم منابع را به شکل بهتری تخصیص دهیم و هدر رفت منابع را به حداقل برسانیم.
11- هدررفت موجودی کاهش مییابد زیرا سیستمهای BI سطح موجودی بهینه را در همه زمانها فراهم میکنند و هزینهها را کاهش میدهند.
12- ادغام هوش تجاری با برنامه ریزی منابع انسانی فعلی به کاربران غیر فنی این امکان را می دهد که از مزایای آن بهره مند شوند و گزارش های سفارشی دریافت کنند.
13- سیستمهای هوش تجاری (BI) اطلاعاتی در مورد اثربخشی طرحها یا کمپینهای بازاریابی، رفتار مصرفکننده و چشماندازهای جدید ارائه میدهند.
14- اطلاعات BI میتواند برای کسب درآمد به مشتریان و تامین کنندگان فروخته شود.
15- ارقام فروش قبلی، شناخت مشتریان، برندها و ارباب رجوعان به نیروی فروش تحویل داده می شود و آنها را توانمند می کند.
16- تصمیمات مدیریتی در نتیجه گزارشهای تولید شده توسط BI بهبود چشمگیری خواهد داشت و محصول به طور دقیق بررسی خواهد شد.
17- ارتباطات داخلی در نتیجه سیستم های BI بهبود می یابد که منجر به رضایت شغلی بالاتر، نیروی کار آگاه تر و انگیزه بیشتر می شود.
18- سیستم های هوش تجاری میتوانند برای درک بهتر مشتریان و بهبود تجربه مشتری مورد استفاده قرار گیرند.
19- سیستم های BI اطلاعاتی را در مورد روندهای فعلی بازار و فعالیت های رقبا به مدیران ارائه میدهند.
20- وابستگی به حدس و گمان با ارائه گزارشهای پشتیبانی تصمیمگیری با تحلیل مناسب کاهش مییابد.
21- همه این عناصر به افزایش عملکرد تجاری کمک می کنند.
آنچه از مقاله کاربرد هوش تجاری آموختیم:
کاربرد هوش تجاری تنها به یک یا دو مورد خاص ختم نمیشود. هوش تجاری می تواند به مدیریت دادهها، درک روندهای بازار و شناسایی زمینه های مورد توجه در یک تجارت کمک کند. رشد یک کسب و کار به توانایی تجزیه و تحلیل کارایی، شناسایی مسائل و اتخاذ تصمیمات هوشمندانه در حرکت رو به جلو بستگی دارد.